منم مثه بقیه استوریای اون یارو رو دیدم

میدونی داشتم فک میکردم که من خودم آدمای دور و برم رو انتخاب کردم،که شبیه من فکر کنن،و اشتباهی که کردم این بوده که این رو بسط دادم به کل جامعه،اما واقعیت آدم رو میکشونه به سمت باتلاق...

من فکر میکنم اون شخص افکار اکثریت جامعه رو داشت بلند بلند مطرح میکرد،این عقاید از جنس همون عقایدیه که وقتی سوار تاکسی میشی به خودش اجازه میده پاهاشو 180 باز کنه یا تورو دستمالی کنه...وقتی داری رانندگی میکنی هزارتا متلک تحقیر آمیز بهت بندازه...وقتی تو خیابون تنهایی داری قدم میزنی  شونصدتا بوق واست بزنه...وقتی رییست باشه هزار جور پیشنهاد بیشرمانه بهت بده...وقتی شالت افتاده بهت فحش بده که باعث انحراف شوهرش شدی...

خلاصه اینکه ناراحتم...ناراحتم از جامعه ای که این آدما رو پرورش میده...ناراحتم از اینکه هرروز باید چیزی رو که بهش اعتقاد ندارم سرم کنم و از میون خیابونهایی با تتلوهای واقعی با دوزای مختلف برم سرکار...

نظرات 1 + ارسال نظر
سحر چهارشنبه 23 آبان 1397 ساعت 12:23 http://roya-94.blogsky.com/

مشکل اینه تعدادشون زیاده .
از تتلو بدم میاد
....
چرا از حجاب خوشت نمیاد؟؟؟؟؟؟

اونی که خوشش میاد،چرا خوشش میاد؟بحث اعتقاده و منم دوست دارم توی اعتقادم آزاد باشم،البته تعصب نداریم ،تعصب همه چیزو خراب میکنه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد