کسی شبیه به من!
وقتی که توی گرمای تابستون درحالی که آتی و بقیه طبقه پایین زیر کولر خوابیدن،من تو اتاق آبیم بدون کولر بدون لباس نشستم و دارم نقاشی میکشم و با صدای بلند تایگر لی لی گوش میدم،وقتی به خودم میام که هوا روشن شده، هنوز خوابم نمیاد و کمر و گردنم داره میپوکه،میترسم وقت کم بیارم برای زندگی،نور اتاقم یه جوریه که دلم میخواد چندتا عکس بگیرم،رد نور رو دنبال میکنم و هرجا حسم بگه خوبه عکس میگیرم برای سوژه بعدیِ نقاشیم؛چقدر وقت کمه،و چقدر کلمه اشرف مخلوقات مسخره بنظر میرسه برای آدمی که دست کم به ۵ ساعت خواب در شبانه روز احتیاج داره!