بووم رنگ
بووم رنگ

بووم رنگ

انسان زاده شدن تجسّدوظیفه بود:
توان دوست‌داشتن ودوست‌داشته‌شدن
توان شنفتن
توان دیدن و گفتن
توان اندُه‌گین و شادمان‌شدن
توان خندیدن به وسعت دل، توان گریستن از سُویدای جان
توان گردن به غرور برافراشتن درارتفاع شُکوه‌ناک فروتنی
توان جلیل به دوش بردن بارامانت
و توان غم‌ناک تحمل تنهایی
تنهایی
تنهایی
تنهایی عریان 
انسان
دشواری وظیفه است

فرصت کوتاه بود و سفر جان‌کاه بود
اما یگانه بود و هیچ کم نداشت
احمد شاملو