بووم رنگ
بووم رنگ

بووم رنگ

خوشا فصلی که به دور از غم...

توی آکواریوم نشستم و سالی که گذشت رو برای خودم مرور میکنم...اگه اوضاع سیاسی اقتصادی ریده نمیشد توش و تصمیمای تخمی حضرات اجازه میداد میتونست سال بهتری باشه برام.

حالا که سی سالگی از رگ گردن بهم نزدیک تره تصمیم دارم که یه سری کارها رو که هی عقب میندازم یا هنوز شروع نکردمو شروع کنم که خب خدارو شکر تونستم استارت یکیشو بزنم،یه خورده باید اوضاع کار و درآمدمو بهتر کنم،به وضعیت  برهوت پس اندازم باید برسم که خب این رو هم استارتش توی همین امسال خورده شد،اوضاع روابط عاطفیم...  یه جوری بیابون خشک و بی آب  و علفه که شاید تصمیم بگیرم قیدشو بزنم.

باید بیشتر یاد بگیرم،بیشتر بخونم،باید سعی کنم بیشتر با خودم در صلح باشم،سالم خوری و ورزش رو دوباره شروع کنم،به گلدونام بیشتر برسم،بیشتر سفر برم و...

در کنار همه ی اینا  باید ببینم زندگی چی  جلوم قرار میده،ممکنه یه کاسه گه قرار بده،ممکنه یه ظرف بستی شکلاتی از خداوندگار عقل و شعور تقاضا دارم بهم شعور تمایز بین این دوتا رو بده که بتونم ظرف درست رو انتخاب کنم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد