بووم رنگ
بووم رنگ

بووم رنگ

پی ام اس یا هر کوفت دیگه ای که هست،باعث شده دوباره برگردم به قرص،خب میدونی هیچ چیز بدتر از تحمل کردن یه آدم افسرده نیست، خیلی انرژیم زیاد شده و کم خواب شدم(ساید افکت قرصه)،تو سرم کلی چیزا هست در مورد خودم که دلم میخواد بنویسم و تحلیل و تعمیر کنم مثلن اینکه من هیچ وقت در مورد استاندارد هام جدی نبودم،بعد همش در ارتباط با آدما خیلی منعطفم و تصور میکردم اینجوری همیشه در صلح با آدمام و تحمل اینکه کسی از من عصبانی یا ناراحت باشه رو ندارم! یه جورایی انگار میخوام همه رو از خودم راضی نگه دارم.این رو روانشناسا بهش میگن مهر طلبی،و مهر طلبی خیلی چیز تخمی اییه،البته طبق (مطالعاتم !): دی  فهمیدم این چیزی نیست که آدم انتخابش کنه یا پیشگیری کنه که بهش دچار نشه،چون در اثر رفتار ناآگاهانه ی والدین و آشناهامون وقتی که ما طفل صغیری بیش نیستیم اتفاق میوفته.

در هر حال مبحث طولانیه و منم نمیخوام زیاد بهش بپردازم(به قول هلاکویی هیچ بچه ای به لحاظ روانی از دوران کودکیش سالم رد نمیشه)

بله!باید قبول کنم مهرطلبم!و این اولین قدم برای اینه که از اسارت این مرض کوفتی رها بشم و بعدش فقط تمرینه و تمرین.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد