بووم رنگ
بووم رنگ

بووم رنگ

کتابی برای شبانه هایت

ترانه های شبانه  برایم بیشتر از یک  کتاب است . او برایم خرید.خودش ساز میزد و می خواست که من هم موسیقی را در ک کنم.هر داستانش مرجع خوبی ست برای شنیدن موسیقی های خوب  و پر از لحظه هایی ست که با موسیقی جان میگیرند و  یا میمیرند.

ترانه های شبانه اما کتابی ست  که به واکاوی آدمها میپردازد و درباره ی پیچیدگیها و گرفتاری انسانهاست،خواه  خواننده ی معروفی باشند و یاخواه نوازنده ای گمنام ویولونسل،و موسیقی در این بین دستمایه ایست قابل لمس برای نشان دادن این مفاهیم.

.

.

.

پی نوشت:" منظورت از اینکه تازه چهل و هفت ساله شده چیه؟ " با توجه به اینکه کنار امیلی نشسته بودم، صدایش خیلی بلند بود: " تازه چهل و هفت سال. این " تازه " چیزی است که زندگی ات را خراب کرده، ریموند. تازه، تازه، تازه. برایم بهترین کار را می کند. تازه چهل و هفت سال. طولی نمی کشد که شصت و هفت سالت بشود و " تازه" در محافل کوفتی بگردی و سعی کنی یک سقف کوفتی بالای سرت داشته باشی! "

( صفحه 49)


غمگینم


مثل آن  زن افغان در دهکده ای دور


که اخرین فرزند بدنیا آمده اش هم دختر است!

باهار

وقتی پدر با آن لهجه ی جنوبی اش می گوید باهار شده!دوست دارم اسمم بهار باشد،و او هرروز صدایم کند...


راستی فصل عوض شده،دوشیزه ها عاشق بشید!

برای یک دوست جان!

میدونی دوستی مثه چی می مونه ؟یکم توضیحش سخته.وقتی با یه نفر دوست هستی و دوستش داری و اونم اینو میدونه و اونم دوستت داره و تو هم اینو میدونی،مثه بودن تو یه مهمونیه که شما در اون مهمونی دارید با بقیه صحبت می کنید و می درخشید،کنار هم نیستید،هرکودومتون یه گوشه ی اتاق هستید،اما از این ور اتاق به اون ور اتاق نگاه می کنیدو نگاهتون به هم خیره می مونه...نه به این خاطر که بهم تعلق دارید و نه اینکه کششی صریح بین شماست،بلکه به خاطر اینه که اون همون کسیه که فراموشش نمیکنی،این همون دنیای مخفی بین ماست که در ملا عام بدون اینکه کسی ببینتش وجود داره،و تو اینجوری هستی،یعنی ما اینجوری هستیم!

برای چشم هایت در شب های روشن

نقاشی های مرد شب های روشن(مهدی احمدی)